انگار این روزگار چشم ندارد من و تو را یک روز خوشحال و بی ملال ببیند زیرا هر چیز و هر کس که دوست تر بداری حتی اگر یک نخ سیگار یا زهر مار باشد از تو دریغ می کند
تو با همه ی عابران پیاده فرق می کنی و با همه ی مردها که سیگار می کشند و از راننده تشکر می کنند این را وقتی کنارت نشسته بودم و برایم از عشق می گفتی ، فهمیدم اما تو نفهمیدی هر زنی که روسری اش قرمز بود من نیستم!