اس ام اس معرفت و رفاقت

اس ام اس معرفت و رفاقت

بیهوده مکن عمر گران صرف رفیقان

عمر صرف کسی کن که دلش جان تو باشد

امروز کسی محرم اسرار کسی نیست

ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست

اس ام اس معرفت و رفاقت

آنان که ز ما دور ولی در دل و جانند

بسیار گرامی تر از آنند که بدانند

اس ام اس معرفت و رفاقت

هوایت دست سنگینى داشت

 این را وقتى زد به سرم فهمیدم

اس ام اس معرفت و رفاقت

بگو تا کجاى قصه تو مى خواى قسمت تکرارى مرگمو بخونى؟

دیگه بسه

تمومش کن

حالا هرطور که میدونى

اس ام اس معرفت و رفاقت

سخت است بین این همه نگاه دنبال یک نگاه آشنا گشتن

پی همین گشتن ها هرزه صدایم کردند

تاوانش را هرچه که باشد میدهم

ولی پیدا میکنم همان نگاه آشنا را

اس ام اس معرفت و رفاقت

نمیدانم معنای واقعی دوستی را

اما میدانم دلم دوستانه برایت تنگ می شود

دوست دارم

اس ام اس معرفت و رفاقت

درد من حصار برکه نیست

 درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است

اس ام اس معرفت و رفاقت

پلکهای مرطوب مرا باور کن

این باران نیست که میبارد

 صدای خسته ی من است که

 از چشمانم بیرون میریزن

اس ام اس معرفت و رفاقت

عاشقانه ترین نگاهم را روی قایقی از باد نشاندم

و پارو زنان سوی تو فرستادم

قتی به ساحل نگاه تو رسید تو چشمانت را بستی و قایقم غرق شد

اس ام اس معرفت و رفاقت

در این بازار نامردی

به دنبال چه می گردی؟

نمی یابی نشان هرگز

تو از عشق و جوانمردی

برو بگذر از این بازار

از این مستی و طنازی

اگر چون کوه هم باشی

در این دنیا تو می بازی

اس ام اس معرفت و رفاقت