اس ام اس گریه دار و سنگین
در سایه دلشکستگی پیر شدم
غم خوردم و با غمت نمک گیر شدم
تا امدم اشنای قلبت باشم
گفتی که من از غریبه ها سیر شدم
اس ام اس گریه دار و سنگیندل من پشت سرت کاسه آبی شد و ریخت
کی شود پیش قدم های تو اسفند شوم
اس ام اس گریه دار و سنگین
عجب دوره زمونه ای شده که به خاطر حفظ رفاقتت
باید خیلی از حرفا رو توی دلت نگه داری
تا حداقل کسی رو داشته باشی که بهش بگی رفیق
مگه نه رفیق !؟
اس ام اس گریه دار و سنگیناین ساحل خسته را تو پیدا کردی
این موج
نشسته را تو برپا کردی
من خاموش و خسته خفته بودم ای عشق
مرداب دل مرا تو دریا کردی
اس ام اس گریه دار و سنگینگذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
حالا یک بار از
شهر می رویم
یک بار از دیار
یک بار از یاد
یک بار از دل
و یک بار از دست
اس ام اس گریه دار و سنگینفرقـی نمـی کند
بگویم و بدانـی !
یا
نگویم و بدانـی !
فاصله دورت نمی کند !!!
در خوب ترین جای جهان جا داری !
جایـی که دست هیچ کسی به تو نمـی رسد :
دلــــــــــــــم !!!
اس ام اس گریه دار و سنگینباید ببینمت !
چرا که روی نوار قلبی ام
پیوسته نام تو بود
و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام
تو را تجویز کرده است
اس ام اس گریه دار و سنگینقسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصه ی پر حادثه حاضر باشم
تو پری باشی و تا آن سوی دریا بروی
من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم
اس ام اس گریه دار و سنگینهنوز هم دلم تنگ می شود
برای محض حرف زدنت
و برای تکیه کلامهایت
که نمی دانستی
فقط کلام تو نبود
من هم به آنها
تکیه داده بودم
اس ام اس گریه دار و سنگیناولم خنده ز بیدردی بود
آخرم گریه ز بی درمانی
اس ام اس گریه دار و سنگین
خوب